مـطــمـئـن بــــــــاش

ساخت وبلاگ

ایستاده ام تنها پشت میله های خاطرات دیروز

این جا انگشت هایم را می شمارم

یک دو سه

ودست های تو در هم فرو رفته اند

تو غزل را مشت مشت به حراج گذاشتی

که مهربانی ات را ثابت کنی

ولی نفهمیدی که من آن سوی خیابان انتظارت را می کشم

تو بی وقفه فریاد کشیدی

و من دیگر آزارت نمی دهم

زین پس قصه هایم را برای هیچ کس تعریف نمی کنم

مطمئن باش

هنوز هم قافیه را به چشمان تو می بازم

مطمئن باش

دلتنگی...
ما را در سایت دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : مطمئن باش و برو,مطمئن باش,مطمئن باش برو, نویسنده : 6aroosaktanha6 بازدید : 168 تاريخ : سه شنبه 9 آذر 1395 ساعت: 2:15